Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر امروز موفق به رصد اخبار سرویس فضای‌مجازی در حوزه‌های فناوری، دانلود، اخبار داغ، سیاسیون و هنرمندان و ورزشکاران در فضای‌مجازی نشده‌اید، در ادامه لینک خبر‌های پربازدید از نگاه کاربران را برای شما به نمایش گذاشته‌ایم.

بیماری عجیب عروس انگلیسی موجب لغو مراسم ازدواجش شد!

یک زن جوان به دلیل بیماری عجیبی که دارد، مجبور شد عروسی اش را به تعویق انداخته تا به درمان خود برسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انتقام عجیب یک مرد از مار سمی بعد از نیش خوردگی

یک مرد در ایالت اودیشا که توسط یک مار سمی نیش خورده بود به شکل عجیبی از آن انتقام گرفت.

لهجه عجیب فروشنده، خریداران خانه را به اشتباه انداخت!

یک زوج جوان انگلیسی که می خواستند یک آپارتمان دو خوابه بخرند، به دلیل لهجه عجیب فروشنده یک عمارت متروکه در اسکاتلند را خریداری کردند.

قبل از خرید موبایل حتما این موارد را بررسی کنید

تلفن های همراه هوشمند جزو وسایل ضروری زندگی افراد شده اند و هرکدام از آن ها نیز از ویژگی های خاصی برخوردار هستند.

بالا رفتن یک جوان انگلیسی از ساختمان مرتفع بدون تجهیزات + فیلم

یک کوهنورد انگلیسی در عرض ۱۰ دقیقه و بدون داشتن تجهیزات ایمنی از یک ساختمان مرتفع بالا رفت.

هنگام مرگ مسافر، در هواپیما چه اتفاقی می‌افتد؟

در این مطلب توضیح می‌دهیم، اگر مسافری در طول مسیر پرواز جان خود را از دست دهد، مهمانداران هواپیما چه کاری انجام می‌دهند.

استخراج کرم به طول ۲ سانتی متر از گونه یک کودک + تصاویر

در حادثه‌ای دردناک در مجتمع ملک فیصل عربستان پزشکان توانستند بعد از انجام موفقیت آمیز معاینات پزشکی، یک کرم را از گونه کودک ۸ ساله خارج کنند.

بیماری نادر مرد باعث شد ۴۰ سال به حمام نرود

یک بیماری نادر مرد نیوزیلندی را بیش از ۴۰ سال از حمام محروم کرده است.

خوردن همبرگر باعث در رفتن فک زن جوان شد

یک زن جوان بخاطر باز کردن بیش از حد دهانش برای خوردن یک همبرگر بزرگ کنتاکی، تحت عمل جراحی تعویض فک قرار گرفت.

دانلود برنامه اینستاگرام لایت Instagram Lite 264.0.0.12.111

برنامه بروزرسانی شده اینستاگرام لایت Instagram Lite 264.0.0.12.111 را از اینجا دانلود کنید.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: پربازدیدهای امروز پربازدیدترین اخبار پربازدیدهای فضای مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۶۴۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • دختربچه تازه عروس برای تبلیغ آرایشگاه زنانه ! + ویدئو
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
  • پیشنهاد بی‌سابقه و عجیب در فضای مجازی برای مهاجران افغان در ایران! | تصویر
  • گول خوردیم؛ این تصویر ترانه علیدوستی فیک از آب درآمد
  • پشت‌پرده عکس‌ جعلی ترانه علیدوستی و پدرش
  • جرم انتشار عکس جعلی وایرال شده از ترانه علیدوستی و پدرش چیست؟
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • اخبار جعلی از سر و کول هنرمندان بالا می‌رود
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند